درد بی درمان من با تو درمان میشود
روزگارم در غیابت پریشان میشود
شاخ نباتم باش برایت حافظ میشوم
لیلی من باش ز مجنون شیدا تر میشوم
با بیان دلنشینت مِی پرستم میکنی
گر نباشی لحظه ای، باده پرستم میکنی
بند بند وجودم را غرقِ در خود میکنی
تک به تک، رگ هایم را غرق عشقت میکنی 
گاهی با ترانه هایت مستِ مستم میکنی
زین جهانِ کم بها آزاد و رستم میکنی
گویند پِیِ عشق رفتن، رسم و رسومی دارد!
گویم مگر که زهره ،در عشق، طریقی دارد؟
 زهره تلمیح دارد به داستان زهره و منو چهر (( از دیوان ایرج میرزا))