درخت عشق،  ریشه هایش در دل معشوق و شاخه هایش بر چهره ی عاشق پدیدار است.
درخت عشق،  زمستان و تابستان ندارد، هرگاه شکوفه بزند، گل های رنگی اش خیابان نفرت  را پر میکند تا که مهربانی شهر را زیبا کند.

درخت عشق در خزان سرد سال به جای برگ، پروانه هایش را به پرواز در می آورد تا نگاه عشاق را بهم گره بزند...
میدانی! آخر درخت عشق، حقیقتی پاک از وجود دین عشق است.
یک به یک شاخه های درخت عشق، عاشق و معشوقی هستند که از مهر و دوستی سخن میگویند؛ و زمزمه مهر در کلامشان، محبت را در گوشه به گوشه شهر شنیده میشود
درخت عشق بوی بوسه میدهد...!
بوی بوسه یار...
بوسه ای به شیرینی خواب...
بوسه هایش در آغوش نوازشگر نسیم بهاری، قلب های سیاه را لفافی از عشق و دوستی میپوشاند...
و کوچه های ترس را با گوهره ی وجودش سپید میکند و سرشت پاکش صمیمت و عطوفت را ضمیمه ی قلب مردم شهر میکند!
درخت عشق درختی از باغ های بهشت است، که عشاق در آن زندگی میکنند.