من امشب آمدم در پیش چشمانت♡
که چشمانت برد ایمان و عقلم را♡
شکوهی به رنگ آسمان
...دلنوشته، شعر ، روزمرگی‌ها و هرچه بیاید
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۲(۲)
- شهریور ۱۴۰۱(۲)
- تیر ۱۴۰۰(۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۰(۱)
- دی ۱۳۹۹(۸)
- آذر ۱۳۹۹(۱)
- آبان ۱۳۹۹(۲)
- مهر ۱۳۹۹(۳)
- شهریور ۱۳۹۹(۶)
- مرداد ۱۳۹۹(۸)
- تیر ۱۳۹۹(۱۱)
- خرداد ۱۳۹۹(۱۰)
پیوندهای روزانه
۲۸ دی ۹۹ ، ۰۱:۱۵
سیروان REGA
ﮔﻔﺘﯽ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ
ﻭ ﺷﻌﺮﯼ ﺑﮕﻮ
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻢ
ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﺪﻡ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﯿﺪ
ﻭ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﮐﯽ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪ
ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ
ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ...
سوفیا آریانژاد
میگن دل آدما خونه ی روح زلالی هست که در وجودمان است و نگاه از دل بر آید ، و چشم دریچه ی دل انسان هاست. و احساس از دل سرچشمه دارد و دل از چشم دریچه ای همچون قاب پنجره به بیرون نظاره دارد . پس وقتی چشم در چشم دیگری بشه انسان، و نگاهشون گره ی کوری بخوره به یکدیگر ، و ناخواسته دلشون بلرزه و ته دلشون خالی بشه و عاشق بشن ، ممکنه روح اون فرد از دریچه چشمانش سوار بر موج نگاهش شده و در تلاقی دو نگاه به نگاه مقابل گره خورده و از دریچه چشمان طرف مقابل به روح اون فرد رسیده باشه و بی آنکه مغز آدمی چنین اتفاقاتی رو در جریان باشه و یا شاهدش باشه در یک نگاه به یکباره عاشق میشه و میگه نمیدونم دلیلش چیه ولی شدیدا فلانی رو دوست دارم یا عاشقش شدم ، اون هم در یک نگاه ....
از طرفی هم تمام عاشق ها دچار مشکلات احساسی و روحی میشن و حتی اسمش هم گواهه نظریه ی منه، و بهش میگن وابستگی شدید روحی .